حسرت پرواز
? پسرک عاشق دخترک شدچندساعتی باهم توخیابون قدم میزدن که یهو،یه بنزگرون قیمت جلو پای دختره ترمزکرد.دختره گفت خوش گذشت ولی من نمیتونم همیشه باپای پیاده راه برم.بای نشست توی ماشین وراننده گفت خانم ببخشید لطفاپیاده شین من راننده ی این آقاهستم...
نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/11/3ساعت
7:6 عصر توسط tina نظرات ( ) | |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |